فرهنگی

فرهنگی

فرهنگی

فرهنگی

  • ۰
  • ۰

از جمله اصولی که امام در حکومت خود آن را عملی کرد، آزادی در زمینه های مختلف بود،البته آزادی ای که موجب تجاوز به حقوق مردم نگردد و مصالح عمومی جامعه را خدشه دار نکند و بر خلاف احکام شرعی نباشد. زمانی که مردم با امام بیعت کردند، کسانی از خواص بودند که حاضر به بیعت با امام نشدند امام بدون اینکه از آن ها بازخواستی بکند، آن ها را به حال خود گذاشت کسانی چون سعد بن ابی وقاص، عبدالله بن عمر، کعب بن مالک، مسلمة بن مخلد و ابی سعید خدری و بنا بر نقلی زید بن ثابت و امثال آن ها داد. امام علی(ع) یاران حکومت قبلی را مجبور به بیعت نکرد و بر علیه شان تضمینی نگرفت، در حالی که "ابوبکر" مخالفانش را سرکوب کرد. امام(ع) معتقد بود مردم باید در روش و خواستشان آزاد باشند و تا زمانی که بر علیه حکومت خروج نکرده یا فسادی در زمین مرتکب نشده اند بر دولت واجب است به آن ها آزادی کامل بدهد. امام حتی به خوارج نیز آزادی داد و آن ها را از بخشش های دولتی محروم نکرد با این که می دانست آن ها از بدترین دشمنانش هستند تا این که آنها در زمین فساد کردند و ترس و وحشت بین مردم ایجاد کردند، در این موقع بود که امام تصمیم به مقابله با آن ها گرفت و با آن ها جنگید.

از جمله مواردی که می توان آن را از مصادیق آزادی سیاسی دانست:

            1. آزادی بیان:

            امام(ع) به شهروندان آزادی بیان می داد حتی اگر گفتار آنان بر خلاف دولت باشد؛ این آزادی تا زمانی بود که گفتار آنان فسادی به دنبال نداشته باشد، در غیر این صورت آن ها را کیفر می کرد.            مورخین روایت کرده اند که وقتی امام(ع) از نهروان برگشت با بدگویی و دشنام زیادی روبرو شد ولی تصمیمی بر علیه مردم نگرفت و آن ها را کیفر نکرد[1].

            "ابوخلیفه الطائی" با گروهی ملاقات کرد که در بین آن ها "ابوالعیزار طائی" بود که تفکرات خوارج را داشت وی به به "عدی بن حاتم" گفت:

ای "اباطریف" آیا پیروز و سالمی یا ظالم و گناهکار؟

و به این وسیله به امام امیرالمؤمنین(ع) کنایه زد. "عدی" به او گفت:

البته پیروز و سالم..

داوری آن با توست..

"اسود بن قیس" و "اسود بن زید" گفتند: او را بکشیم.امام فرمود:"آیا کسی را که بر من خروج نکرده بکشم؟!".

گفتند: او را زندانی کنیم.فرمود: "او جنایتی نکرده، رهایش کنید"[2].

چنین آزادی در همه مراحل تاریخ دیده نشده است، امام مردم را برای آنچه می گفتند بازخواست نمی کرد، بلکه آن ها را آزاد می گذاشت و رقیبی بین آن ها و آزادی شان قرار نمی داد.

2. آزادی انتقاد:

امام آزادی بسیاری به انتقاد کنندگان حکومتش می داد و کسی با انتقاد کنندگان بدرفتاری نمی کرد، "ابن الکواء" از مخالفان سر سخت حضرت، به ایشان اعتراض کرد و گفت: {لئِن أشرَکتَ لَیحبَطَنَّ عملُک}: اگر مشرک شوی تمام اعمالت از بین می رود.

امام(ع) با وی هیچ برخوردی نکرد و تنها به یک جواب اکتفا کرد و فرمود:

{فاصبِر إنَّ وعدالله حق ولا یستخفنَّک الَّذین لایوقِنون}:

"صبر کن، به درستی وعده خدا حق است و آن هایی که یقین ندارند و تو را دست کم نگیرند".

.3. آزادی انتخاب محل اقامت

امام(ع) هیچ کس را مجبور به اقامت اجباری نکرد، برخلاف "عمر بن خطاب" که چنین اجازه ای نمی داد، امام با این که می دانست "طلحه" و "زبیر" قصد توطئه دارند، به آن ها اجازه خروج از مدینه را داد.

  • ۹۷/۱۲/۲۷
  • محمد اسماعیل زاده

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی